باکلاس‌های بی‌شخصیت

باکلاس‌های بی شخصیت

ما در جامعه‌مان یک مشکل جدید پیدا کرده‌ایم. افرادی هستند که ظاهرشان کاملا امروزی، مدرن و کار درست است اما بی‌شخصیت هستند. باکلاس‌های بی‌شخصیت دست کم شش ويژگی دارند:

باکلاس‌های بی‌شخصیت ساعت لاکچری دارند

این افراد ساعت های لاکچری و گران قیمت می‌بندند مانند برموند، شوپارد، امگا، پیاژه، رولکس. اما تفاوت بین 8 تا 8:15 را نمی‌دانند. ساعت را نه برای آن تایم (سروقت) بودن و مدیریت بهینه وقت خودشان و دیگران، بلکه برای زینت می‌بنندند. بدقول‌اند. در هر جلسه‌ای دیر می‌رسند. به قول‌شان وفا نمی‌کنند. تفاوت 60 دقیقه و 61 دقیقه را درک نمی‌ کنند و بابت تاخیر خجالت نمی‌کشند.

مدرک دانشگاهی عالی دارند

این افراد مدرک دانشگاهی دارند، اما سطح تحلیل‌شان، سطح نگاه‌شان، با یک فرد فاقد تحصیلات دانشگاهی هیچ تفاوتی نمی‌کند. این افراد عاجزند از اینکه بر اساس یک مدل، یک تئوری، یک چهارچوب فکری روشن صحبت و تحلیل کنند. از آن بدتر دارای ثبات فکری نیستند و چون چارچوب فکری منسجم ندارند به تناسب شرایط، حس و حال و مخاطب، افکار و مواضع خود را تغییر می‌دهند. در یک گفتگوی یک ساعته سه موضع متفاوت راجع به یک موضوع می‌گیرند چرخش‌های 180 درجه‌ای در کمتر از 15 دقیقه!

باکلاس‌های بی‌شخصیت ماشین‌های گران قیمت دارند

این افراد ماشین های گران قیمت عمدتا خارجی دارند. اما توجه ندارند که صدای ضبط‌شان را در محدوده خودروی خود نگاه دارند. آن قدر با شخصیت نیستند که برای خانمی که کودکش را بغل کرده ماشین را کاملا متوقف کنند تا با خیال راحت از خیابان رد شود. خیابان را سطل آشغال خود فرض می‌کنند و ته سیگارشان را به راحتی در سطل آشغال شخصی‌شان (همان خیابان عمومی شهر) می‌اندازند و علایم و خطوط راهنمایی و رانندگی را چیزهای زایدی می‌دانند.

خوش صحبت و خوش محضر هستند

این افراد از واژه‌های امروزی استفاده می‌کنند. علاوه بر اینکه خوب و سلیس صحبت می‌کنند، زبان خارجی هم بلدند و از برخی اصطلاحات زبان خارجی هم استفاده می‌کنند، اما دایره واژگان آن‌ها شامل برخی واژه ها نمی‌شود، آنها بلد نیستند بگویند اشتباه کردم، نمی‌توانند بگویند من این موضوع را بلد نیستم و نمی‌دانم. بلد نیستند بگویند فعلا حرفی ندارم باید مطالعه کنم و یا باید فکر کنم.

باکلاس‌های بی‌شخصیت سفر خارجی می‌روند

این ها درآمدشان و سبک زندگی و کارشان به گونه‌ای است که سفر خارج می‌روند. اما بلد نیستند که آداب خوب، افکار خوب، رفتارهای پسندیده را با خود به هدیه بیاورند. آن ها فقط سرکوفت، حسرت، مرغ همسایه غاز است را برای ما تکرار می‌کنند.

گوشی‌های به روز دارند

این ها گوشی های گران قیمت دارند، همچنین شماره گوشی‌هایشان نیز رُند است اما سواد رسانه‌ای ندارند، هر مطلبی را می‌خوانند. هر مطلبی را فوروارد می‌کنند. تفاوت یک رخداد واقعی و یک رخداد رسانه‌ای را نمی‌دانند. متوجه نیستند که رسانه‌ها چگونه اطلاعات را به صورت نامحسوس دستکاری می‌کنند. از آن مهم‌تر در زمینه رعایت مالکیت معنوی از هفت دولت آزاد هستند و دزدی محتوا و مطلب می‌کنند.

چه باید کرد!

♈️آنچه گفتم را همه ما کمابیش داریم. حالا یکی هست که همه این ويژگی ها را دارد و دیگری ممکن است دو تا را داشته باشد. ما برای آنکه توسعه یافته شویم، نیازمند انسان.هایی هستیم که روی شخصیت‌شان کار کرده‌اند به عبارتی دیگر توسعه یافته‌اند. ما زمانی توسعه خواهیم یافت که:

♈️فرق هشت و هشت و ربع را بفهمیم.

♈️قاعده مند فکر و گفتگو (دیالوگ) کنیم.

♈️در زندگی جمعی، انضباط رفتاری نشان دهیم (نمونه اش انضباط ترافیکی)

♈️همانگونه که پول و وسایل و دوچرخه کسی را نمی‌دزدیم، مطلب و نوشته و ایده و نقاشی دیگران را ندزدیم.

♈️بیاموزیم که خجالت نکشیم و بگوییم «بلد نیستم، باید کمی فکر کنم، دانش من در این زمینه ناقص است و نمی‌دانم!»

♈️کشورهای پیشرفته را نقد کنیم، حسرت و سرکوفت و ناامیدی را پشت سر بگذاریم و آنچه خوب است را برای کشور خود برداریم.

♈️ساعت باکلاس، سفر خارجی، مدرک دانشگاهی، گوشی‌های آخرین مدل و ماشین گران قیمت، توسعه نمی‌آفریند.

برای حرکت باثبات و پایدار به سمت توسعه یافتگی، به ذهنیت توسعه یافته و شخصیت توسعه یافته نیازمندیم.

✍️مجتبی لشکربلوکی

نکته ناب پیشنهادی:سندروم هوبریس – نکته‌های ناب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.